کد مطلب:33494 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:151
فاعتبروا بما اصاب الامم المستكبرین قبلكم (نهج البلاغه، خطبه ی 192) مولوی می گفت كه عشق طبیب و درمانگر بیماری های ما آدمیان می باشد، چرا كه عشق، درمانگر خود خواهی و آموزگار ایثار است. هنگامی كه ایثار در رسد، جامه ی خودخواهی را خواهد درید و هنگامی كه این جامه دریده شود، در واقع ریشه ی فساد و رذیلت بركنده خواهد شد. شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای دوای نخوت و ناموس ما (مثنوی، دفتر اول، ابیات 24 -23) «نخوت و ناموس» به معنای خود خواهی و مجموعه ی تعلقات آدمی است. نگرش تاریخی به وجود انسان، حقیقتا خودشكن و ناموس شكن است. یعنی «ام الرذائل» را از میان می برد. همین خود خواهی است كه سبب می شود آدمی دنیا را نیز وارونه ببیند، و به «تاجر غرور» تبدیل گردد. بنابراین نباید گمان شود كه وقتی انسان را ظلوم و جهول می خوانند، می كوشند تا برای او بدی و گناهی را اثبات كنند. در واقع این كار سبب می شود تا بدترین بدی انسان یعنی رذیلت خود خواهی اش شفا یابد. آدمی [صفحه 64] با شناختن خود می تواند آن پوسته ی سوء فهمی را كه درباره ی خود دارد، از هم بدرد و آزاد شود. هنگامی كه این شناسایی حاصل گردد، انسان بهتر می تواند به حساب خود برسد.
حاصل آنكه ما به یك خودشناسی جدی نیازمندیم. و بهترین كتابی كه می تواند ما را به خودمان بشناساند، همانا كتاب تاریخ است. مطالعه ی این كتاب می تواند ما را اندكی از خود خواهی های خود بیرون آورد، و بدترین رذیلتهای اخلاقی ما را شفا بخشد. خود خواهی ما در تمام رذیلتهاست و امتهای گذشته را نیز همین خود خواهی زمین زده است:
ای طبیب جمله علتهای ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
صفحه 64.